حمایت عاطفی: داشتن مهارت لازم در کمک گرفتن از دیگران هنگام برخورد با دشواری ها
حمایت اجتماعی، تنها عینکی نیست که به کمک آن میتوان به رابطهها نگاه کرد. اما عینکی است که میتواند بسیاری از نادیدهها و ناشنیدهها را برای ما دیدنی و قابل درک کند.
حمایت عاطفی : چرا ما انسانها وارد رابطه عاطفی میشویم؟
حمایت عاطفی در ارتباطات انسانی چه ارزشی جهت رشد و خودشکوفایی و سلامت روان افراد دارد؟ چرا به دنبال دوستان خوب میگردیم؟ چرا میکوشیم رابطه خوبمان با همکاران را حفظ کنیم؟ چرا در شبکه های اجتماعی وقت میگذرانیم و به تعداد دوستان اجتماعی خود یا لایکها و کامنتهای زیر مطالبمان توجه میکنیم؟
چرا شبکه سازی در محیط کار تا این حد تشویق میشود و به عنوان یک مهارت مهم، مورد توجه قرار میگیرد؟ بسته به اینکه این پرسشها را از چه زاویهای بررسی کنید، پاسخهای متفاوتی برای آنها خواهید داشت.
یکی از نگاهها، نگاهی است که میان روانشناسان اجتماعی طرفداران بیشتری دارد. روانشناسی اجتماعی برای هر یک از رفتارهای ما به دنبال یک کارکرد مشخص میگردد. رفتاری که کارکرد مشخص و مفید ندارد، یا اصلاً در میان ما انسانها رواج نمییابد و یا به سرعت کمرنگ و ناپدید میشود.
تعریف حمایت اجتماعی
هاوس یکی از نظریه پردازان روانشناسی اجتماعی (۱۹۸۵)، حمایت اجتماعی را چنین تعریف می نماید: عبارت است از ادراک فرد از اینکه مورد توجه و علاقه دیگران است. از دیدگاه آنان فردی ارزشمند است و چنانچه دچار مشکل و ناراحتی شود، افراد مثل دوستان و همکاران به او یاری خواهند رساند. حمایت اجتماعی به احساس تعلق داشتن، پذیرفته شدن، مورد عشق و محبت قرار گرفتن اطلاق می شود. حمایت اجتماعی برای هر فرد یک ارتباط امن بوجود می آورد که احساس محبت و نزدیکی از ویژگی های اصلی این روابط است.
مازلو به عنوان یک روانشناس، معتقد است که پویایی و بی پایانی، تابع قانونمندی ویژه ای است. وی نیازهای انسانی را نوع ویژه ای از غرایز می داند که در حیوانات یافت نمی شوند. بیشتر روانشناسان درباره نیازها سخن گفته اند، اما نظریه درباره نیازها و سلسله مراتب آن ها در انسان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بر اساس نظریه مازلو نیازهای انسانی به ۵ دسته تقسیم می شود:
۱- نیازهای فیزیولوژیک یا جسمانی
۲- نیاز به امنیت و اطمینان
۳- نیازهای اجتماعی یا تعلق به دیگران
۴- نیازهای من یا صیانت ذات، نیاز به احترام
۵- نیازهای خودیابی و تحقق خویشتن
بر مبنای این چهارچوب نیاز به امنیت (اشتغال، رفاه، سلامت) به عنوان یکی از عوامل اجتماعی موثر بر میزان رضایت از زندگی مورد بررسی قرار می گیرد. بر اساس این نظریه که نیازهای اجتماعی احساس تعلق به دیگران و نیاز به احترام و نیاز به تحقق خویشتن در چارچوب حمایت اجتماعی قابل بررسی می باشند.
حمایت اجتماعی بر در دسترس بودن و کیفیت روابط با افرادی که منابع حمایتی را در مواقع مورد نیاز فراهم می کنند تاکید دارد، دوستان، آشنایان و خانواده، خدمات عینی و اطلاعاتی را فراهم می کنند که موجب می شود یک فرد احساس مراقبت، دوست داشته شدن، عزت نفس و ارزشمند بودن کند و خود را جزیی از شبکه ارتباطی بداند
انسان از بدو تولد، تا آخرین لحظات زندگی اش برای تأمین نیازمندیهایش به راهنمایی و حمایت دیگران نیازمند است. کودک نخستین تجارب اجتماعی خود را در کانون خانواده کسب می کند. نحوه برخورد با او ، پذیرش، دوست داشتن و مساعدت کودک، وی را برای ایفای نقش های اجتماعی و برطرف ساختن نیازهایش یاری می دهد.
ارتباط و پیوند افراد خانواده در سلامت روانی جسمانی شخص تاثیر به سزایی دارد به گونه ای که الگوهای رفتاری و سنی را بنیان نهاده و موجبات امنیت خاطر و بهره گیری از عزت نفس بالا را فراهم می آورد.
حمایت اجتماعی، تنها عینکی نیست که به کمک آن میتوان به رابطهها نگاه کرد. اما عینکی است که میتواند بسیاری از نادیدهها و ناشنیدهها را برای ما دیدنی و قابل درک کند.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰